رقابت مامانی و شیدا جونی سر وبلاگ نویسی ...
سلام کمپوت گیلاسم :
شما انقدری بزرگ شدی که وقتی مامانی
وبلاگنویسی میکنه از سرو کولش بالا میری.
امون نمیدی دست به ماوس و کیبرد بزنم ...
البته همیشه تسلیم میشم .
اما دیدم اینطوری نمیشه ...
و از نوشتن شیرین کاری هات جا می مونم ...
تازه ... مجبورم آخر شب وبلاگنویسی کنم ...
به همین علت من ماجرا رو به بابایی تعریف کردم
که شکر پارمون نمیذاره وبلاگ بنویسم
و بابایی تصمیم گرفت به خاطر حفظ عدالت
برای دختر نازش یه
ماوس و یه کیبرد جدید تهیه کنه ...
بگذریم که در کوتاهترین زمان تهیه شد ...
دیگه سوگلی بابایی هستی دیگه ...
حالا هر وقت که میخوام وبلاگ بنویسم ،
سیستم شما رو هم کنارم راه میندازم تا
بی خیال من شی ...
الان اوضاع بهتره
و مامانی بهتر میتونه به
وبلاگنویسیش برسه...
رقابت ادامه داره ، اما مسالمت آمیزتر شده ...
دنیا دنیا دوستت دارم ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی